نمیدانی چطور گیج می شوم؟؟!

وقتی هرچه می گردم...
معنی نگاهت...
در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمی شود ...!!!

جای خالیت قد خود توست...

بزرگ نیست کوچک هم...

نه هجوم و ازدحام اطراف آن را پر می کن

و نه کوچکتر از تو در آن جای می گیرد!!!

درست اندازه ای حضور توست...

در اين هستی غم انگيز
وقتی حتی روشن كردن يك چراغ ساده ی  " دوستت دارم"
كام زندگی را تلخ می كند!!!
وقتی شنيدن دقيقه ای صدای بهشتی ات
زندگی را
تا مرزهای دوزخ
مي لغزاند
ديگر  نازنين من ...

چه جاي اندوه...
چه جاي اگر...
چه جاي كاش...
و من...
 اين حرف آخر نيست!!!

به ارتفاع ابديت دوستت دارم
حتي اگر به رسم پرهيزکاري هاي صوفيانه
از لذت گفتنش امتناع كنم ...

این روزها دلم زیاد میگیرد...

نمی دانم تنگ است یا هوای کسی را دارد!!!

هرچه هست حس زیبایی است ...

با این فصل میخواند...

گل های آفتابگردان در روزهای ابری بلاتكلیف اند...

مثل من...!

روزهایی كه تو نیستی!!!

و من.....!!!

تو در منی...!
مثل عکس ماه در برکه
در منی و دور از دسترس من!!!
سهم من از تو...
فقط همین شعرهای عاشقانه است...
و دیگر هیچ...!
ثروتمندی فقیرم...
مثل بانکداری بی پول!!!

من فقط آینه ی تو هستم...

آینه ی تو!!!!!!!!!

عزيزكم

اين همه جاده براي دلي كه تنگ است...

فاصله نيست ديگـر!!!

فاجعه اسـت.....فـاجعه!!!

روزهــــای دور از تــــــــــــــو را هــــــرگــز نــخـــواهـــم شــــمـــرد...

  تـــا هــمــیشـــه بـــگــویـــم هــمیـــن دیـــروز بـــود .... !!!

 نگران نباش

حال دلم خوب است !!!

نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست...

نه از شیون های مداومش، به وقت خواستن تو...!!!

آرام...

جوری که نبینی و نشنوی...

گوشه ای نشسته...

و رویاهایش را به خاک می سپارد...!!!